ورزش و عصر جهانی شدن / رزگار پورمعروف

این یادداشت توسط رزگار پورمعروف دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی ورزشی دانشجوی دانشگاه شهید بشهتی نوشته شده است

این یادداشت توسط رزگار پورمعروف  دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازاریابی ورزشی  دانشجوی دانشگاه شهید بشهتی نوشته شده است
حسن  معروف پور حسن معروف پور


چکیده

اینکه ما در عصر جهانی شدن قرار داریم و مرزهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما در برابر عوامل خارجی متخلخل شده است و فضای حاکم بر اندیشه‌های ما در هر بستر حاکمیتی به سمت لیبرالیسمی و نئولیبرالیسمی نیل پیدا کرده است. نمی‌توان از داروینیسم اجتماعی امروزی (سازگارتر ها زنده می‌مانند) چشم پوشید و در این جامعه تکاملی نوک پیکان عدم رسیدن متوجه تلاش فرد و از عوامل تأثیر گذار چشم پوشی می‌شود. دخالت مستقیم و غیرمسقیم دولت و دیگر نهاد‌های مستقل از دولت مثل صدا و سیما، صحه کاملی بر اینکه ما به سمت کالایی شدن در عرصه سلامت و آموزش حرکت می‌کنیم، می‌گذارد.

 

مقدمه

در تعاریفی که از عصر جهانی شدن شده است، هر اندیشمندی بنا به زمینه تخصصی خود تعریفی را با محوریت تخصصش از مفهوم جهانی شدن ارائه داده است.

از مهم‌ترین ابعاد جهانی شدن می‌توان به بعدهای: اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی _ سیاسی و ارتباطی اشاره کرد.

اما ورزش را نمی‌توان بعد ینفکی تصور کرد چون ورزش در تمامی ابعاد قید شده نقش پررنگی را ایفا می‌کند.

روند تعامل ميان ورزش و اقتصاد به گونه‌اي رقم زده شده که گويي اين دو از آغاز با يکديگر همزاد بوده‌اند. امروزه ورزش به تجارتي بزرگ و صنعتي پويا تبديل شده و شرکت هاي تجاري بزرگ نيز بشدت به ورزش توجه نشان مي دهند.

آشکارترين تحول در اين فرايند به ظهور حاميان مالي تجاري و نقش جدي آنها در دگرگوني هاي لباس ها و فضاهاي ورزشي و پوشش رسانه اي مربوط مي شود. تغييرات گسترده در بدنة مديريتي سازمان هاي ورزشي که در جريان آن باشگاه هاي ورزشي تلاش کردند تا ورزش را بيشتر در مسيري تجاري دنبال کنند.

ورزش پل مهم و حتی می توان گفت سکوی نمایش فرهنگ جوامع مختلف است میزبانی کشورهای مختلف در بازی های المپیک و جام‌جهانی و بازی‌های قاره‌ای نقش پررنگی در به معرض نمایش گذاشتن فرهنگ و آداب و رسوم ملت‌ها ایفا می‌کند.

 ورزش تنها یک ماجرای ساده نیست، بلکه یک متن چند لایه است که در شکل دادن هویت جامعه نقش دارد.

ورزش آن‌گونه که تجربه به ما می‌آموزد دارای تأثیرات مختلف اجتماعی _ سیاسی در ابعاد داخلی و بین‌المللی است. از جمله تا کنون نقش ورزش در تحکیم ارزش‌های اجتماعی، تقویت روح همبستگی ملی، افزایش مشارکت سیاسی بارزه با استعمار و وابستگان آن و غیره آشکار بوده است.

عصري كه ما در آن قرار داريم مواجه با انقلاب بزرگي است كه حيات انسان تاكنون به خود ديده است، "عصر ارتباطات و عصر سلطه پديده رسانه‌ها" بر زندگي انسان‌ها است.

و از ارتباط این بعد با ورزش می‌توان به مواردی چون نقش احساس تعلق ما بین تیم‌های ورزشی و ملت‌هایشان اشاره کرد و نقش‌های خبررسانی و آگاه سازی، اشاره کرد.

ورزش و تفریحات سالم در کشورهای توسعه یافته به عنوان یک صنعت مهم و عاملی اثر گذار در رشد اقتصاد ملی بسیار مورد توجه است و یکی از بزرگ‌ترین و درآمدزا ترین صنایع در قرن بیست و یک به شمار می‌رود.

امروزه به دلایل مختلفی همچون افزایش اوقات فراغت، گرایش به تندرستی، رایج شدن شرکت در فعالیت‌های ورزشی، آگاهی مردم از بهداشت و سلامتی، ورزش اهمیت بیشتری یافته است.

تربيت بدني، بخش مهمي از تعليم و تربيت است كه از طريق حركت و فعاليت‌هاي بدني جريان رشد را در تمام ابعاد وجودي انسان تسهيل و باعث شكوفائي استعدادهاي مطلوب مي‌گردد.

 

ورزش تجارت یا اخلاق:

رائه تعریفی دقیق از ورزش به راحتی امكان پذیر نیست، زیرا نمی توان تعریفی ارائه داد كه همه رشته های مختلف ورزشی را دربرگیرد. كواكلی، ورزش را عبارت از یك فعالیت رقابتی نهادینه شده كه مستلزم كاربرد نیروی جسمانی شدید و یا استفاده از مهارتهای جسمانی پیچیده به وسیله شركت كنندگانی است كه توسط عوامل درونی و بیرونی تحریك می شوند تعریف می كند(مبانی تربیت بدنی، ص ۳۷۱)
در واقع بیشتر مردم ورزش را مبتنی بر به كارگیری تمرینات بدنی شدید همراه با اجرای حركات سخت و قدرتمندانه می دانند، اما باید به مفهوم مهارتهای بدنی پیچیده و سخت توجه داشت، زیرا همه ورزش ها نیاز به تمرینات و مهارت های بدنی پیچیده ندارند.

اگر تعریف ورزش را به همان تعریف كواكلی محدود كنیم باید بپذیریم كه برخی از رشته های ورزشی را باید از دایره ورزش خارج نماییم در واقع باید گفت كه خطی مبهم در ورزش بین:
- فعالیت بدنی و غیربدنی
- فعالیت پیچیده و ساده
- نیرومندی و ضعف
وجود دارد كه ارائه تعریفی دقیق از آن را دچار مشكل نموده است.

 

ورزش ،فعالیتی خلاق و آزاد
ورزش زمانی فعالیتی خلاق و آزاد به حساب می آید كه «روح بازی» مبتنی بر طراوت و شادابی بر آن حاكم باشد، خلاق و آزاد بودن آن یعنی فردی كه به بازی مشغول است وادار به بازی نشده و دیگر این كه بازی دارای ماهیتی ثابت نیست و ممكن است معیارهای آن دچار تغییر و تحول شوند.
بازی دارای مرزها و محدودیت های مشخص زمانی و مكانی نبوده و بر خلاف ورزش های سازمان یافته(از پیش تنظیم شده) پیشرفت ثابت و دقیقی را همواره در آن انتظار ندارند.
بازی فاقد مقررات از پیش تنظیم شده است، مقررات و قوانین بازی به صورت آزاد و آنی شكل می گیرند و ممكن است تا پایان بازی نیز ادامه پیدا نكنند و مقررات جدیدتری برای آن وضع گردد.
استون(
ston) بین ورزش(بازی) همراه با شادابی و طراوت و مبتنی بر خلاقیت با ورزش سازمان یافته(حرفه ای) كه جنبه های بازی گونه آن را به فراموشی سپرده شده تمایز قائل می شود. زیرا در ورزش سازمان یافته(حرفه ای) افراد به دنبال نتیجه خاصی اند و تلاش آنها معطوف به رسیدن به آن هدف می باشد اما در بازی اصل بر دست یابی به طراوت، شادابی، خلاقیت و رهایی از قید و بندهای ساخته شده می باشد.
باید اذعان كرد دست یابی به تعریفی دقیق از ورزش امكان پذیر نیست برای این كه به تعریفی نسبی از ورزش دست پیدا كنیم باید ببینیم كه در هر فرهنگ و كشور خاص چه تعریفی از ورزش ارائه می شود. باید دید آنها، چه چیزی را ابتدا جزء ورزش به حساب می آورند؟ و چه فعالیتی را آنها بیشتر در مقوله ورزش جای می دهند؟
در واقع پرسیدن سؤالاتی مانند، چه كسی را می توان ورزشكار دانست؟ چه فعالیتی را می توان ورزش به حساب آورد؟ و چه زمانی باید به فعالیت ورزشی پرداخت؟ و كجا می توان ورزش كرد؟ سؤالات ابهام آمیزی اند كه هر كس پاسخ متفاوتی برای آنها خواهد داشت و امكان رسیدن به پاسخی روشن و یك دست وجود ندارد. در فرهنگ هایی كه همكاری را تشویق می كنند یا در فرهنگ هایی كه فردگرایی را مورد تشویق قرار می دهند، پاسخ های متفاوتی به این سؤال خواهند داد. پس در تعریف از ورزش باید دید این سؤالات از جانب چه مردمی و با چه ملاحظات فرهنگی و با چه حساسیتی برایشان مطرح می باشند و تنها با توجه به این ملاحظات و حساسیت ها می توان به تعریفی نسبی از ورزش در نزد فرهنگ های جوامع مختلف دست یافت.

 

اخلاق و ورزش حرفه ای
امروزه با گسترش روزافزون ورزش های حرفه ای و به حاشیه رفتن روح بازی گونه ورزش ها، مسئله ضعف اخلاقی و اضمحلال اخلاق در ورزش نیز مطرح می شود. هر چند در تعریف از ورزش باید به نسبیت ها توجه كرد در تعریف از اخلاق در ورزش نیز باید به ویژگی های مورد نظر هر جامعه در مورد رعایت امور اخلاقی در ورزش توجه داشت. در تعریف آن به طور عام می توان گفت: «اخلاق ورزشی تعهد به تقدم قائل شدن برای عدالت و همكاری در محیط ورزش رقابتی» است(واژه نامه، ،۱۳۷۶ ص۲۲۸).
اما با حرفه ای شدن ورزش، ورزشكار به ماشینی تبدیل می شود كه فقط به انجام وظیفه مشغول است. هر چه ورزش ها به سوی حرفه ای تر شدن به پیش می رو ند از ابعاد اخلاقی آنها كاسته می گردد و روح ماشینی آن رشد می یابد و اینجاست كه سخن از ورزش فاقد اخلاق به میان می آید، ورزش ماشینی انسان ماشینی شده غربی به دنبال یك چیز هست آن هم منفعت! ورزش(ورزش حرفه ای) را از دو دیدگاه متفاوت جامعه شناختی مورد توجه می توان قرار داد.

دیدگاه كاركرد گرایی و دیدگاه تضادی
در دیدگاه كاركردگرایی فرض اصلی بر آن است كه جامعه ورزشی یك مجموعه منظمی است كه افراد ورزشكار ارزش های اصلی آن نظام را حفظ می كنند و برای بقای جامعه بزرگتر تلاش به عمل می آورند. آنها جامعه ورزشی را دارای كاركرد وفاق و نظم بخشی مناسب دانسته و معتقدند كه ورزش سبب انتقال ارزش های مشترك به افراد می شود. به عقیده آنها مردم باید ارزش ها و هنجارهای اساسی جامعه را بیاموزند و یكی از ابزارهای یادگیری ارزش ها، ورزش است. آنها در مطالعه ورزش به چیزهایی كه از طریق ورزش به افراد در رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی آموخته می شود توجه می نمایند. آنها معتقدند كه ارزش های جامعه به وسیله ورزش به افراد القاء می شود و افراد خواسته یا ناخواسته به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر گروه های ورزشی چه عضو آن گروه ها باشند یا نباشند، قرار می گیرند.

 

ادراك غیرواقعی از ورزش
به اعتقاد همه، ورزش وسیله ای برای سلامت و شكل گیری شخصیت سالم و... می باشد.
اما باید پرسید، آیا ورزش حرفه ای وسیله ای برای كسب سلامت می باشد؟ ۱) استفاده از انواع داروها برای كاهش درد در بازیها، استفاده از انواع داروهای نیروزا برای افزایش كارایی بازیكنان آیا می تواند توجیهی به منظور افزایش سلامت جسمانی و روحی باشد؟
آیا به كارگیری روش های جدید ژنی و سلول درمانی برای بالا بردن توانایی و افزایش قدرت سبب افزایش سلامتی افراد ورزشكار می شود؟ یا زیانهای جسمانی شدیدی را برای ورزشكاران در دراز مدت به دنبال خواهد داشت؟ آیا استفاده از این همه شیوه های مختلف درمانی دارویی مبتنی بر اخلاق ورزشی است؟ هدف ورزش حرفه ای افزایش سطح سلامت و بهبود جسمانی و بالا بردن سطح طراوت و شادابی افراد ورزشكار نیست، بلكه هدف اساسی آن تبدیل فرد ورزشكار به عنوان ابزاری برای كسب سود یا مشروعیت بیشتر برای صاحبان قدرت اقتصادی یا صاحبان قدرت سیاسی است. امروزه رواج استفاده از داروهای نیروزا و تقویت كننده ها در ورزش های تجاری حرفه ای به طور خاص و ورزشهای رقابتی به طور عام امری عادی شده است. داروهایی كه نه تنها سبب افزایش سلامتی نمی گردند، بلكه در دراز مدت سبب تحلیل جسمانی افراد ورزشكار نیز می شوند. ۲) در كنار استفاده از این داروها به كارگیری انواع شیوه های متقلبانه و همراه با حیله و فریب توسط مربیان و بازیكنان (مانند سازش تیم های بسكتبال كشور سوریه و لبنان در مسابقات غرب آسیا یا شیوه های غیرورزشكارانه بازیكنان فوتبال كشورهای عربی هنگام جلو بودن از حریف مقابل و...) و وجود انواع حسادتها، كینه ورزی ها، بدبینی ها، دورویی ها و چاپلوسی ها لازمه ورزشهای تجارتی و رقابتی(حرفه ای) و همه اینها نشانی از اضمحلال اخلاق در ورزش است.
۳) همچنین انواع سوءاستفاده ها، رفتارهای خشونت آمیز و اعمال زشت تماشاچیان، آدم را به شك در مورد جنبه های روحی و روانی مثبت ورزش می اندازد.
۴) امروزه تواناییهای افراد ورزشكار (بخصوص در ورزش حرفه ای) با استفاده از فنون جدید به حداكثر رسیده و تشخیص فرد بازنده و برنده به راحتی امكان پذیر نیست و شیوه های به كار گرفته شده در تشخیص فرد بازنده و برنده چنان ظریف و دقیق شده كه هدف واقعی ورزش را كه پرورش شخصیت سالم بوده را تبدیل به تخریب كننده شخصیت افراد نموده است. چنان كه امروزه تفاوت بین برنده و بازنده بودن در برخی از رشته ها به هزارم ثانیه یا به تفاوتهای میلیمتری (دهم و صدم میلیمتر) تبدیل شده است. باید پرسید، آیا تفاوت در هزارم ثانیه می تواند ملاك برتری یكی بر دیگری باشد و می تواند ملاك برنده بودن یا بازنده بودن قرار گیرد آیا تأثیر مخرب آن را نباید در نظر گرفت؟
ورزش مدرن (حرفه ای) رو به سوی دنیای فاقد اخلاق و حاكمیت صد درصد عقلانیت پیش می رود هر چند از اخلاق كاملاً تهی نگشته ولی زمان درازی شاید برای رسیدن به آن باقی نمانده است. زمانی از ورزش به عنوان پرورش جسم و سلامت تن و روان می توان سخن گفت كه نتایج آن مبتنی بر شایستگی واقعی باشد و فعالیت های جسمانی بر محور انسانیت گرایی و حاكمیت روح انسانی پیش برود. انسانی كردن و توجه به انسانیت در ورزش باید مهمترین جنبه آن بوده و توجه به انسانیت هم در جهان كار و زندگی خانوادگی و هم در ورزش باید مدنظر قرار گیرد.

 

تأثیرات نئولیبرالیسم بر ورزش همگانی:

منظور از" ورزش همگاني و تفريحي"، فعاليتهاي تربيت بدني و ورزش آحاد جامعه است كه به طور منظم، توسط فرد يا گروه‌هاي رسمي و غير رسمي، براي رفع نيازهاي جسمي و رواني و با هدف تامين سلامت و نشاط افراد و بهبود روابط اجتماعي آنان به صورت آگاهانه صورت مي‌گيرد. 

ويژگي اصلي اين ورزش"سلامت بخش و تحرك آفرين" است. مسئوليت پشتيباني و اجراي آن، با حمايت ويژه دولت برعهده بخشهاي غير دولتي و مردمي، مثل؛ شهرداري، نهادهاي، ورزشي مردمي و باشگاه‌ها است.

برخي از مهمترين محورهاي فرهنگي و اجتماعي در توسعه ورزش عبارتند از: الگوسازي، همبستگي يا تعلق اجتماعي، اجتماعي شدن، پربار شدن اوقات فراغت، گسترش پيوندهاي اجتماعي، گسترش فرهنگ سلامت، تقويت مباني ديني و ارزشي، تقويت اخلاق عمومي است.

اما در عصر جهانی شدن و سیطره فضای نئولیبرالی با کالایی شدن ورزش و خصوصی سازی این بخش و رقابتی شدن آن، تأثیر چشم‌گیری بر این حوزه از ورزش یعنی ورزش‌همگانی گذاشته است.

گرایش رو به رشد مردم به ورزش از یکسو و نیاز به مصرف کالاها و خدمات ورزشی بیشتر از سوی دیگر، اهمیت بررسی هزینه‌های ورزشی خانوار را دو چندان کرده است.

هزینه‌های ورزشی خانوار بخشی از هزینه‌های تفریح، سرگرمی و خدمات فرهنگی را در بخش مواد غیر خوراکی تشکیل می‌دهد.

با تغییر نقش دولت از جایگاه متصدی به ناظر و حمایت از بخش‌های واگذار شده به بخش خصوصی و رقابت بین اشخاص حقیقی و حقوقی در بستر رقابتی موجود و بالارفتن قیمت پایه مزایده جهت اجاره اماکن ورزشی و تقبل هزینه‌های عملیاتی و تجهیز کردن این اماکن دلیلی بر گرانی استفاده عموم مردم برای ورزش تفریحی و همگانی است.

 

تأثیرات نئولیبرالیسم بر شخصیت فردی و تیمی:

با گسترش رقابت برای برتر شدن به هر قیمتی و نفع شخص یا گروهی خاص از محیط رقابتی به وجود امده می‌توان ورزش و روح موجود در آن را از ریل و ذات فضای آن خارج کرد.

برای مثال هر چند در ورزش انفرادی و ورزش تیمی شاهد بهتر و بهتر شدن رکورد های انفرادی و گروهی هستیم ولی نمی‌توان از دست‌های پشت پرده که برای استفاده و مکیدن سود مادی از ورزش به عرصه ورزش وارد و استفاده‌های در راستای منفعت شخصی از ان می‌کنند.

اینکه فردی در شرایط نامساوی ببازد و تمام تقصیرات متوجه تلاش و زحمتی که کشیده است بشود و تیمی که در شرایط مساوی پا به میدان بگذارد و عوامل دست‌اندر کار ورق را به نفع تیم دیگر رقم بزنند، می‌توان گفت از روح پهلوانی فاصله گرفته است. 

 

 

نتیجه گیری:

ورزش و عصر جانی شدن ( با همه ابعادش) در حال تعامل و شاهد ورود سرمایه از بخش دولتی و بخش خصوصی به عرصه ورزش هستیم و اینکه علاوه بر مزیت‌هایی که دارد می‌تواند ورزش را به چالش و به سمت خلاف آن‌چه از ورزش و فضای آن توقع می‌رود بکشاند. با این حال فاصله ایجاد شده بین ورزش به صورت سنتی و ورزش در عصر جهانی می‌تواند عوارضی را داشته باشد که امید هست از ذات تکیه بر سلامتی روحی و جسمی و منش پهلوانی و اخلاقی زیاد فاصله نگیرد و بتوان فضایی آمیخته از شور و هیجان و رقابتی سلام ایجاد کرد.


منابع و مأخذ:

رهیافت انتقادی به کالایی شدن سلامت و طردشدگی سالمندان تهیدست(تقی آزاد ارمکی مجید کوششی شیوا پروائی( 25/08/1399)

مقایسه هزینه‌های ورزشی خانوار ایرانی ( دکتر عسکریان و دکتر افشاری 1380 الی 1385 )

ورزش و سیاست ( مصطفی ملکوتیان 1387 )

جغرافیا و هویت مکان در عصر جهانی شدن ( ابولفضل قنبری 1393 )

روزنامه همشهری( مهربان پارسامهر )