ژیلا حسینی ،فروغ فرخزاد کردستان

​​​​​​​کوردانه- ژیلا حسینی شاعر  شهیر سقزی،  31 شهریور سال 1375 زمانی که قصد عزیمت به تهران جهت دیدار با شیرکو بی کس را داشت در اثر تصادف تسلیم مرگ شد این نوشتار از اینترنت گرفته شده است:

​​​​​​​کوردانه- ژیلا حسینی شاعر  شهیر سقزی،  31 شهریور سال 1375 زمانی که قصد عزیمت به تهران جهت دیدار با شیرکو بی کس را داشت در اثر تصادف تسلیم مرگ شد این نوشتار از اینترنت گرفته شده است:
حسن  معروف پور حسن معروف پور

به گزارش زریان مکریان ،​​​​​​​​​​​​​​ژیلا حسینی در سال 1343در شهر سقز در خانواده ای سنتی بدنیا آمد. خانواده‌ی او خانواده‌‌ای آیینی و عموما اهل علم و ادب بودند. مرحوم شیخ عبدالقادر جد پدرش خطاط و شاعر بوده است. پدر ژیلا نیز، مرحوم شیخ مهران حسینی قاضی دادگستری و اهل مطالعه و روشنفکر بوده و ژیلا در سایه آن پدر فهیم، پایه‌های ادب را بنیاد نمود. تشویق و ترغیب شیخ مهران تا واپسین سوزها و دقایق عمر کوتاهش، همراه و پشتیبان ژیلا بود.
از همان سنین نوجوانی استعداد ذاتی ژیلا درخور توجه بود و بسیار زود توسط دبیران ادبیات، تشخیص داده شد و آنها نیز سهم به سزایی در تشویق ژیلا داشتند. او دو دوره اساسی در شعر خود را سپری کرده است. دوره اول که او هنوز زبان خاص خود را نیافته و در چرخه دگردیسی زبان شاخص شعر خود را نیافته است. شعر او موزون، همراه با تمایلات رمانتیکی و اغلب رنج‌ها و مصیبت‌های زن روزگار خود است. اما در دوره دوم او ناشکیبا و با نگاهی انتقادی به جنگ سنت‌ها و قواعد مردانه روی‌می‌آورد و علیه زبان مردانه در ادبیات به‌نوعی قیام متوسل می‌شود.

شرایط آن روز و خللی که در جریان تحصیل ژیلا پیش آمد، ژیلای کم سن و سال را بسوی ازدواجی زود هنگام سوق داد.در پانزده سالگی و در عنفوان نوشتن با پسر عموی پدرش به نام وفا حسینی ازدواج کرد و این ازدواج پس از پنج سال به جدایی کشید و ثمره آن دختری است به نام بهار زهره، که اکنون اولین تجربه‌های سرودن خویش را پشت سر می گذارد.
پدر او شیخ مهران حسینی صاحب کتابخانه غنی ی بود که ژیلا به واسطه همین کتابخانه با فرهنگ و زبان کردی آشنا شده و آثار کلاسیک ادبیات کردی را مطالعه کرده و با آثاراستادان شعر کردی همچون گوران، نالی، هیمن و قانع آشنا می شود.
درپانزده سالگی با پسرعموی خود ازدواج می کند. ثمره این پیوند دختری ست به نام بهار زهره که هم اکنون اولین تجربه های شاعری خود را پشت سر گذاشته است.
این ازدواج پس از پنج سال به جدایی می انجامد و ژیلا در سال 1363پس از مدتی جذب رادیو سنندج می شود و با برخی از شاعران برتر کرد مثل حقیقی، هه ردی و ئاوات آشنا شده که این آشنایی تاثیر بسزایی بر روند شاعری او گذاشته و سیر فکری او را متحول می کند.
ژیلا هفت سال پس از جدایی از همسر اولش با شاهرخ نوسودی ازدواج کرده و از این ازدواج دو فرزند دیگر نیزبه نام های رامین و ژینا به دنیا می آورد.
او در سال 1375 در سن 32 سالگی زمانی که قصد مسافرت به تهران را برای دیدن شیرکو بیکه س شاعر بزرگ کرد داشت، همراه با دختر 10 ماهه اش ژینا در جاده ی سنندج - دهگلان بر اثر واژگون شدن اتومبیل شان جان خود را از دست می دهد.
ژیلا حسینی شباهت های خاصی در زندگی و شعر با فروغ فرخزاد داشت. او نیز چون فروغ در خانواده ای سنتی با قواعد دست و پاگیر به دنیا آمده بود. در سن کم ازدواج کرده و در 32 سالگی همانند فروغ تسلیم مرگ شد.
ژیلا همچون فروغ دو دوره اساسی و قطعی در شعر خود را سپری کرده است. دوره اول که او هنوز زبان خاص خود را نیافته و در چرخه دگردیسی زبان شاخص شعر خود نیافته است. شعر او موزون، همراه با تمایلات رمانتیکی و اغلب اینه رنج ها و مصیبت های زن روزگار خود است.
اما دوره دوم او در واقع نقطه عطفی در شعر خود و شعر زنان کردستان ایران بود. او ناشکیبا و با نگاهی انتقادی به جنگ سنت ها و قواعد مردانه روی می آورد و بر علیه زبان مردانه در ادبیات به نوعی قیام متوسل می شود که همین تظاهرات فکری او بر زندگی شخصی اش نیز تاثیر می گذارد.

برخی از آثار او به شرح زیر است:

1- دفتر شعر ( کردی ) به نام گه شه ی ئه وین " شادی عشق " ، چاپ اول سنندج، 1374
2- دفتر شعر( کردی ) به نام قه لای راز " قلعه راز" ، چاپ اول تهران ، 1377

و چند اثر ناتمام یا چاپ نشده:

1 - مجموعه شعری برای کودکان
2- ترجمه چند شعر از فروغ فرخزاد به زبان کردی
3- ترجمه مجموعه شعری از بیژن جلالی به زبان کردی با نام " روزنه ها "
4-
ترجمه داستان کوتاه " طلب مغفرت " از صادق هدایت به کردی
5- نگارش داستان " بر باد رفته " به زبان فارسی که تا کنون به چاپ نرسیده است .

زندگی هنری و آثار ژیلا:

اولین دست نوشته ژیلا داستان بر باد رفته است که به زبان فارسی نگاشته شده است و چون ژیلا بعدها خود تمایلی به چاپ آن نداشت از چاپ آن خودداری شده است. اولین سرودن ها و نگارش‌های ژیلا به زبان فارسی بود و این ادامه داشت تا سالهای 1363 و 1364 که ژیلا در بخش کردی رادیو سنندج در برنامه، ئیمه و گویگره‌کان، (ما و شنوندگان) شروع به فعالیت نمود و این فعالیت ژیلا را به سمت و سوی نگارش و سرودن کردی سوق داد. این بدان معنا نیست که ژیلا تا آنزمان با ادبیات کوردی بیگانه بود.ژیلا به واسطه علاقمندی پدرش به ادبیات و فرهنگ کوردی و در اختیار داشتن کتابخانه با ارزش پدریاز دهان وی با نالی، گوران و قانع و ....آشنا بوده، بیت‌های کردی را خوب می شناخت. اما سرآغاز نگارش و سرودن او به زبان کردی با این فعالیت رادیویی همزمان بود و پس از آن تا آخرین روز حیات کوتاه خویش به زبان مادری نگاشت.

آثاری همچون:
1-
دیوان اشعار کوردی به نام گه‌شه‌ی ئه‌وین چاپ سال 1374.
2-
دیوان اشعار کوردی به نام قه‌ڵای راز - قلعه اسرار چاپ سال 1378 ، این کتاب در سه قسمت چاپ گردید:
بخش اول: باقیمانده اشعار کردی ژیلا
بخش دوم: برگزیده‌ای از داستانهای کوتاه کردی او
و آخرین بخش این کتاب مجموعه اشعار فارسی ژیلا است که خود عنوان باران را برای این مجموعه برگزیده بود.
3-
ترجمه داستان طلب مغفرت از صادق هدایت - چاپ در مجله رامان هه‌ولیر
4- ترجمه رمان دزیره از فارسی به کردی (ناتمام)
5-
مقالات متعدد
6- سرودن اشعار کوردی برای کودکان

سه تار

دل تنگم چه تاریک است
آنگاه که پنجه های عشق ورزی
سوز تار اشتیاقش را می لرزاند
در آن هنگام،
یاد دوری ات
دل رنجورش را می لرزاند
می نوازد آواز غم
شعری نو را می سراید.

شاید

از آینه بپرس
از شانه ام
از متکایم
و از شب چراغ دل افسرده
که روز و شب چند بار
انار قلبم را می فشارد مهربانی تو
و عصاره ی عشق سرخ تو
گناه من را رنگ می کند
چند بار جمله عشق من، دوستت دارم
خاموش
می لرزاند لب های من را ؟!


وقتی خوابت را می بینم

1
خواب ترا می بینم
دستم را گرفته ای و در طوفان تعجبم
مرا با خود به کناری می کشانی
اما فردا
تو طوفانی.

2

تو در خوابم
قامتت را بلند کرده
دست می کشی
از باغستان همسایه
سیبی را دزدکی در دستانم می گذاری
من می ترسم
در خواب
تو باغبان پر از خشمی و
من سیبم را از تو پنهان می کنم.

3

در همه ی شب ها تو قهرمان خواب هایی
تو ستاره و قله و آسمانی
زیبا و پر خنده و مهربانی
برای فردا ...؟

------------------------------------------------